امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Calyx

ˈkeɪlɪks ˈkeɪlɪks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    calyxes

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع calyces به‌ جای calyxes استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گیاه‌شناسی کاسه‌ی گل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The calyx of the hibiscus flower is large and colorful.
- کاسه‌ی گل گل ختمی بزرگ و رنگارنگ است.
- The calyx serves as protection for the delicate inner parts of the flower.
- کاسه‌ی گل برای قسمت‌های ظریف داخلی گل به عنوان محافظ عمل می‌کند.
noun
کالبدشناسی لگنچه (حفره‌ای فنجانی‌شکل در کلیه)
- The calyx of the kidney collects urine before it exits the body.
- لگنچه‌ی کلیه ادرار را قبل از خروج از بدن جمع می‌کند.
- The surgeon carefully examined the calyx during the kidney operation.
- جراح در حین عمل کلیه لگنچه را به‌دقت بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد calyx

  1. noun The sepals of a flower considered as a group. The calyx is the outermost whorl of a flower.
    Synonyms: sepal, husk, leaf, petal

ارجاع به لغت calyx

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «calyx» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/calyx

لغات نزدیک calyx

پیشنهاد بهبود معانی