امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Camelback

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
صندلی یا نیمکت که پشت آن به شکل نیم‌دایره کوهان شتر باشد، مبل کوهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد camelback

  1. noun
    Synonyms: crookback, harelip, malconformation, swayback, talipes, teratology
  2. adjective
    Synonyms: valgus

ارجاع به لغت camelback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «camelback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/camelback

لغات نزدیک camelback

پیشنهاد بهبود معانی