شکل جمع:
camerasتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پایهی دوربین
جعبه یا بدنهی دوربین
تاب خوردن فیلم در دوربین
خودرو دوربیندار
میدان پوشش دوربین
محرمانه، (بیشتر در مورد دادگاه یا مذاکرات) بدون حضور خبرنگار و عکاس و تماشاچی
خارج از میدان پوشش دوربین، خارج از فیلم یا تلویزیون
در داخل میدان پوشش دوربین، در فیلم، در تلویزیون
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «camera» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/camera