امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Camisole

ˈkæmɪsoʊl ˈkæməsəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک زیرپوش زنانه، لباس راحتی زنانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I need to buy a new camisole for the summer.
- برای تابستون باید یک زیرپوش جدید بخرم.
- She wore a camisole under her sheer blouse.
- او زیر بلوز حریرش، لباس راحتی پوشیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد camisole

  1. noun A short sleeveless undergarment for women
    Synonyms: underbodice

ارجاع به لغت camisole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «camisole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/camisole

لغات نزدیک camisole

پیشنهاد بهبود معانی