معنی candela به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌkænˈdelə kænˈdelə

توضیحات

همچنین می‌توان از new candle به‌ جای candela استفاده کرد.

معنی‌ها

noun adjective

(یکان سنجش شدت نور) شمع (new candle هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun adjective

سیگار برگ (سبز رنگ)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد candela

noun The basic unit of luminous intensity adopted under the Systeme International d'Unites; equal to 1/60 of the luminous intensity per square centimeter of a black body radiating at the temperature of 2,046 degrees Kelvin

Synonyms: candle, c.d., standard-candle

ارجاع به لغت candela

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «candela» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/candela

لغات نزدیک candela

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار