امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cannibal

    ˈkænəbl ˈkænəbl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cannibals

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    آدم‌خوار، جانوری که هم‌جنس خود را می‌خورد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a cannibal fish
    - ماهی همگون‌خوار
    - to practice cannibalism
    - آدم‌خواری کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cannibal

    1. noun beast, beastlike human
      Synonyms: aborigine, anthropophaginian, anthropophagite, anthropophagus, brute, bush dweller, cruel person, head-hunter, ogre, ogress, primitive, ruffian, savage

    ارجاع به لغت cannibal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cannibal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cannibal

    لغات نزدیک cannibal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی