امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cannon

    ˈkænən ˈkænən
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      cannoned

    • شکل سوم:

      cannoned

    • سوم‌شخص مفرد:

      cannons

    • وجه وصفی حال:

      cannoning

    • شکل جمع:

      cannons

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb noun verb - intransitive
    توپ (به‌طور معمول به‌صورت اسم جمع)، استوانه، لوله، به توپ بستن، (در بیلیارد)برخورد دو توپ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The Ottomans had cannons which were mounted on wheels.
    - عثمانی‌ها توپه‌ایی داشتند که بر چرخ سوار بودند.
    - The airplanes used machine guns and cannon fire.
    - هواپیماها آتش مسلسل و توپ به‌کار بردند.
    - cannon drill
    - مته‌ی توپی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cannon

    1. noun large gun
      Synonyms: Big Bertha, heavy artillery, howitzer, Long Tom, mortar, ordnance

    ارجاع به لغت cannon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cannon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cannon

    لغات نزدیک cannon

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return cinnamon slate silver pancake straight wallet purse waitress bank waffle computer notebook dog dream catcher arm subway sweet swim bap park cd maize bracelet house beard wood branch star leopard vacuum cleaner tea fire classroom mobile football wake march station train bus stop calendar bookcase book feather pen pencil case abacus die lettuce basket bag bulb cat bridge grain salt