امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Canonize

    ˈkænənaɪz ˈkænənaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - transitive
    در زمره مقدسان شمردن، شرعی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Thomas More was canonized a few centuries after his death.
    - توماس مور چند قرن پس از مرگش تقدیس شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد canonize

    1. verb sanctify; idolize
      Synonyms: apotheosize, beatify, besaint, bless, consecrate, dedicate, deify, glorify, idolatrize, love, put on a pedestal, saint, worship

    ارجاع به لغت canonize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «canonize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canonize

    لغات نزدیک canonize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی