امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Canopy

ˈkænəpi ˈkænəpi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    canopied
  • شکل سوم:

    canopied
  • سوم شخص مفرد:

    canopies
  • وجه وصفی حال:

    canopying
  • شکل جمع:

    canopies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
سایبان، خیمه، کروک اتومبیل، سایبان گذاشتن
- A silk canopy standing on four posts arched over the bed.
- آسمانه‌ای از حریر که بر چهار پایه استوار بود در بالای بستر قرار داشت.
- Some groceries use canvas canopies in summertime.
- برخی بقالی‌ها در تابستان سایبان کرباسی می‌زنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canopy

  1. noun overhanging covering
    Synonyms: awning, baldachin, cover, marquee, shade, sunshade, umbrella

ارجاع به لغت canopy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canopy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canopy

لغات نزدیک canopy

پیشنهاد بهبود معانی