امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Canvasser

American: ˈkænvəsər British: ˈkænvəsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پروپاکاندچی انتخابات و غیره، رأی جمع‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canvasser

  1. noun One who acts for another
    Synonyms: representative, peddler
  2. noun Someone who examines votes at an election
    Synonyms: solicitor, scrutineer
  3. noun Someone who conducts surveys of public opinion
    Synonyms: pollster, poll-taker, headcounter

ارجاع به لغت canvasser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canvasser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canvasser

لغات نزدیک canvasser

پیشنهاد بهبود معانی