امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Capaciousness

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    ظرفیت، گنجایش، فراخی، وسعت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The capaciousness of Santa Claus's bag astounded the child.
    - گنجایش کیف بابانوئل، کودک را به تعجب واداشت.
    - On entering the place you are perfectly surprised at its capaciousness.
    - به محض ورود به این مکان، وسعت آن کاملاً شما را متعجب خواهد کرد.
    noun
    وسعت فکری
    - She might have been describing her own capaciousness.
    - ممکن است او وسعت فکری خود را توصیف کرده باشد.
    - The capaciousness of her beliefs and acceptances amazed her husband.
    - وسعت فکری باورها و اعتقادات او، شوهرش را شگفت‌زده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد capaciousness

    1. noun spaciousness
      Synonyms: roominess, vastness

    ارجاع به لغت capaciousness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «capaciousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capaciousness

    لغات نزدیک capaciousness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک