امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caps

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    capped
  • شکل سوم:

    capped
  • وجه وصفی حال:

    capping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation plural
(capital letters) حروف بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The email was difficult to read because it was written entirely in caps.
- خواندن این ایمیل دشوار بود زیرا به‌طور کامل با حروف بزرگ نوشته شده بود.
- Please make sure to use caps at the beginning of each sentence.
- لطفاً در ابتدای هر جمله حتماً از حروف بزرگ استفاده کنید.
abbreviation
(capsule) کپسول
- The doctor prescribed me some antibiotic caps to take for my infection.
- دکتر چند کپسول آنتی‌بیوتیک برای درمان عفونت من تجویز کرد.
- I take two caps every morning to help with my allergies.
- من هر روز صبح دو کپسول می‌خورم تا آلرژی‌ام برطرف شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caps

  1. verb To reach or bring to a climax
    Synonyms: top, trumps, crowns, tips, surpasses, seizes, peaks, passes, outdoes, excels, exceeds, culminates, covers, climaxes, corks, consummates, completes, betters, bests, arrests
  2. verb To extend over the surface of
    Synonyms: spreads, overlays, covers, blankets
  3. noun Capsule
    Synonyms: pills, doses
  4. noun A protective covering that is part of a plant
    Synonyms: roofs, hoods, vertexes, sombreros, stoppers, summits, top, peaks, crowns, lids, crests, apices, ceilings, trilbies, heights
  5. verb To put a topping on
    Synonyms: top, crowns
  6. noun The upper part of a column that supports the entablature
    Synonyms: capitals
  7. noun (dentistry) dental appliance consisting of an artificial crown for a broken or decayed tooth
    Synonyms: jackets, crowns

ارجاع به لغت caps

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caps» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caps

لغات نزدیک caps

پیشنهاد بهبود معانی