امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Caries

ˈkeriːz ˈkeəriz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

کرم خوردگی دندان، پوسیدگی استخوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- dental caries
- پوسیدگی یا کرم‌خوردگی دندان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caries

  1. noun Soft decayed area in a tooth; progressive decay can lead to the death of a tooth
    Synonyms: cavity, tooth decay, dental-caries, noma, rancidness, sphacelus

ارجاع به لغت caries

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caries» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caries

لغات نزدیک caries

پیشنهاد بهبود معانی