امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Carnivore

    ˈkɑːrnəvɔːr ˈkɑːnəvɔː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      carnivores

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    گوشتخوار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Dogs and lions are carnivores.
    - سگ و شیر گوشت‌خوارند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد carnivore

    1. noun Any animal that consumes other animals
      Synonyms: bear, cat, cougar, coyote, dingo, dog, easel, ermine, feline, ferret, fox, hyena, jackal, jaguar, leopard, lion, lynx, marten, mink, mongoose, ocelot, opossum, otter, panda, possum, puma, raccoon, racoon, sable, seal, skunk, tiger, tigress, weasel, wolf

    ارجاع به لغت carnivore

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «carnivore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carnivore

    لغات نزدیک carnivore

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی