امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Carpet

ˈkɑːrpət ˈkɑːpɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    carpeted
  • شکل سوم:

    carpeted
  • سوم‌شخص مفرد:

    carpets
  • وجه وصفی حال:

    carpeting
  • شکل جمع:

    carpets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive A2
فرش، قالی، زیلو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a machine-made carpet
- فرش ماشینی
- a hand-made carpet
- فرش دستباف
- a Kashan carpet
- قالی کاشان
- a carpeted stairway
- پلکان مفروش
- We didn't have the money to carpet the whole house.
- ما پول نداشتیم که همه‌ی خانه را فرش (یا موکت) کنیم.
- Snow had carpeted the streets.
- برف خیابانها را پوشانده بود.
- He was carpeted by his boss.
- رئیسش او را مورد مؤاخذه قرار داد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carpet

  1. noun nappy floor covering
    Synonyms: carpeting, matting, rug, runner, tapestry, throw rug, wall-to-wall

Idioms

  • be on the carpet

    مورد خشم (کسی) بودن

  • call on the carpet

    سرزنش کردن، مؤاخذه کردن، سرکوفت زدن

  • on the carpet

    1- مورد مطالعه، مورد نظر 2- در شرف تنبیه شدن

  • sweep under the carpet

    (خاکروبه و کثافت را) زیر فرش جارو کردن، نادیده انگاشتن

ارجاع به لغت carpet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carpet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carpet

لغات نزدیک carpet

پیشنهاد بهبود معانی