معنی carpetbag به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈkɑːrpɪtbæɡ ˈkɑːpɪtbæɡ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

خورجین، کیف مسافرتی (ساخته‌شده از فرش که در قرن نوزدهم در ایالات متحده‌ی آمریکا و در برخی کشورهای دیگر از آن استفاده می‌شد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The train conductor helped the tired passenger load his heavy carpetbag onto the luggage rack.

- راهنمای قطار به مسافر خسته کمک کرد تا خورجین سنگینش را روی چمدان‌ها بگذارد.

- The traveler carried his essentials in his old carpetbag during his journey.

- مسافر در طول سفر وسایل ضروری خود را در کیسه‌ی مسافرتی قدیمی خود حمل می‌کرد.

adjective

غیرمحلی، خوش‌نشین (مربوط به شمالی‌های فرصت‌طلبی که پس از جنگ داخلی آمریکا به ایالت‌های جنوبی نقل‌مکان کردند و با دغل‌کاری در پی منافع خود بودند و امروزه به افراد غیربومی که این هدف را دنبال می‌کنند، اطلاق می‌شود)

- The carpetbag politicians were not well received by the locals.

- مردم محلی از سیاست‌مداران غیرمحلی استقبال نکردند.

- The carpetbag merchants flooded the market with cheap goods, driving local businesses out of business.

- تاجران غیرمحلی بازار را از اجناس ارزان پر کردند و مشاغل محلی را از میدان به‌در کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت carpetbag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «carpetbag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carpetbag

لغات نزدیک carpetbag

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند