امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Carrousel

ˌkærəˈsel ˌkærəˈsel
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گردونه، چرخ فلک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carrousel

  1. noun A conveyer belt that carries luggage to be claimed by air travelers
    Synonyms: carousel, luggage carousel, luggage carrousel
  2. noun A large, rotating machine with seats for children to ride or amusement
    Synonyms: carousel, merry-go-round, roundabout, whirligig

ارجاع به لغت carrousel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carrousel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carrousel

لغات نزدیک carrousel

پیشنهاد بهبود معانی