امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cartilage

ˈkɑːrtlɪdʒ ˈkɑːtəlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cartilages

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
کالبدشناسی غضروف، کارتیلاژ، کَرکَرانَک، کُرجَن (بافتی نرم و انعطاف‌پذیر در بدن که در پشتیبانی مفاصل و ساختارهای مختلفی مانند گوش و بینی نقش دارد.) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The nose is primarily made of cartilage.
- بینی عمدتاً از غضروف ساخته شده است.
- Damage to the cartilage can lead to painful conditions.
- آسیب به غضروف‌ها می‌تواند به شرایط دردناکی منجر شود.
- Researchers are studying how to regenerate cartilage in the body.
- محققان درحال مطالعه‌ی چگونگی بازسازی غضروف در بدن هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cartilage

  1. noun a flexible connective tissue found in various parts of the body, including joints, the rib cage, ear, nose, and between vertebrae which provides support and structure while allowing for smooth movement at the joints

ارجاع به لغت cartilage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cartilage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cartilage

لغات نزدیک cartilage

پیشنهاد بهبود معانی