امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cassandra

kəˈsændrə kəˈsændrə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(اسطوره‌ی یونان) کاساندرا (دختر پریام پادشاه تروی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
اسم خاص مؤنث
noun
کسی که پیشبینی و هشدارش نادیده گرفته شود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cassandra

  1. noun A prophet of misfortune or disaster
    Synonyms: doomsayer, pessimist, worrywart, eeyore, cautioner, malist, retreatist

ارجاع به لغت cassandra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cassandra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cassandra

لغات نزدیک cassandra

پیشنهاد بهبود معانی