امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Catch Up With

kætʃ ʌp wɪθ kætʃ ʌp wɪð
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom phrasal verb C2
دامن‌گیر شدن، گرفتار شدن، درگیر شدن، گریبان‌گیر شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Her lies will catch up with him one day.
- دروغ‌هایش یک روز او را گرفتار خواهد کرد.
- Finally, his evil deeds caught up with him.
- اعمال بد او بالأخره دامن‌گیرش شد.
idiom phrasal verb
دستگیر کردن، به خدمت کسی رسیدن، به حساب کسی رسیدن، به زانو درآوردن
- If you cheat on your taxes, the IRS will catch up with you sooner or later.
- اگر در مالیات خود تقلب کنید، خدمات درآمد داخلی دیر یا زود به حساب شما خواهد رسید.
- The police will eventually catch up with the criminal.
- پلیس در نهایت جنایتکار را دستگیر می‌کند.
idiom phrasal verb
صحبت کردن، تماس گرفتن، ارتباط برقرار کردن
- She ran to catch up with the rest of the group.
- او دوید تا با بقیه‌ی گروه ارتباط برقرار کند.
- I need to catch up with my old friends from high school.
- من باید با دوستان قدیمی دبیرستانم تماس بگیرم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت catch up with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catch up with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catch-up-with

لغات نزدیک catch up with

پیشنهاد بهبود معانی