امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Catercorner

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: cater-corner, catercornered و cater-cornered

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مورب، کج، اریب، مایل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The catercorner fence added a unique touch to the garden.
- فنس مورب، جلوه‌ای منحصر‌به‌فرد به باغ بخشید.
- the catercorner cut of the fabric
- برش مورب پارچه
adverb
به‌طور مورب، به‌طور کج، به‌طور اریب، به‌طور مایل
- The house stood cater-corner across the square.
- خانه به حالت اریب در یک‌سوی میدان شهر قرار داشت‌.
- The store was positioned catercorner to the mall entrance, attracting more customers.
- فروشگاه در به‌طور مایل در ورودی مرکز خرید قرار داشت و مشتریان بیشتری را جذب می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد catercorner

  1. adjective Slanted across a polygon on a diagonal line
    Synonyms: catacorner, cata-cornered, cater-cornered, catty-corner, catty-cornered, kitty-corner, kitty-cornered

ارجاع به لغت catercorner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catercorner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catercorner

لغات نزدیک catercorner

پیشنهاد بهبود معانی