امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Catfish

ˈkætˌfɪʃ ˈkætˌfɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گربه ماهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد catfish

  1. noun Large ferocious northern deep-sea food fishes with strong teeth and no pelvic fins
    Synonyms: banjo, cusk, mudcat, wolffish, flathead, mud, pout, sucker, wolf fish
  2. noun Any of numerous mostly freshwater bottom-living fishes of Eurasia and North America with barbels like whiskers around the mouth
    Synonyms: siluriform fish

ارجاع به لغت catfish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catfish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catfish

لغات نزدیک catfish

پیشنهاد بهبود معانی