امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cavernous

ˈkævərnəs ˈkævənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غارمانند، غاردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a cavernous limestone area
- یک ناحیه‌ی پر از غار و متشکل از سنگ آهک
- He had a cavernous voice.
- آن مرد صدایی عمیق و پرطنین داشت.
- The hallways of the prison were cold and cavernous.
- راهروهای زندان سرد و غار مانند بود.
- cavernous cheeks
- گونه‌های گود افتاده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cavernous

  1. adjective hollow and large
    Synonyms: alveolate, broad, chambered, chasmal, commodious, concave, curved inward, deep, deep-set, echoing, gaping, huge, resonant, reverberant, roomy, sepulchral, socketed, spacious, sunken, vast, wide, yawning
    Antonyms: filled

ارجاع به لغت cavernous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cavernous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cavernous

لغات نزدیک cavernous

پیشنهاد بهبود معانی