امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cero

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی نوعی ماهی خوراکی ( kingfish )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cero

  1. noun Large mackerel with long pointed snout; important food and game fish of the eastern Atlantic coast southward to Brazil
    Synonyms: king mackerel, pintado, cavalla, kingfish, Scomberomorus cavalla, Scomberomorus regalis

ارجاع به لغت cero

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cero» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cero

لغات نزدیک cero

پیشنهاد بهبود معانی