امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Certifiable

    ˈsɜrːt̬əfaɪəbl ˈsɜrːt̬əfaɪəbl ˈsɜːtəfaɪəbl ˈsɜːtəfaɪəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    قابل‌تصدیق، قابل‌تأیید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a certifiable urge to torture
    - میل جنون‌آمیز به زجر دادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد certifiable

    1. adjective Fit to be certified as insane (and treated accordingly)
      Synonyms: certified

    ارجاع به لغت certifiable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «certifiable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/certifiable

    لغات نزدیک certifiable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی