امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Champagne

    ʃæmˈpeɪn ʃæmˈpeɪn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      champagned

    • شکل سوم:

      champagned

    • سوم‌شخص مفرد:

      champagnes

    • وجه وصفی حال:

      champagning

    • شکل جمع:

      champagnes

    معنی

    noun uncountable A2
    شامپانی، نام مشروبی که در شامپانی فرانسه تهیه می‌شود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد champagne

    1. noun A white sparkling wine either produced in Champagne or resembling that produced there
      Synonyms: bubbly, wine, champagne-ardenne

    ارجاع به لغت champagne

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «champagne» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/champagne

    لغات نزدیک champagne

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی