امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Championship

ˈtʃæmpiənʃɪp ˈtʃæmpiənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    championships

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
قهرمانی، پهلوانی، مسابقه قهرمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the world soccer championship games
- مسابقات قهرمانی فوتبال جهانی
- He won three championships in four years.
- ظرف چهار سال سه بار مقام قهرمانی را به دست آورد.
- He won the heavyweight championship of the world.
- او مقام قهرمانی سنگین وزن جهان را به دست آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد championship

  1. noun contest for ultimate victor
    Synonyms: crown, crowning achievement, elimination, playoffs, showdown, title match, tournament, winner takes all

ارجاع به لغت championship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «championship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/championship

لغات نزدیک championship

پیشنهاد بهبود معانی