امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Chapter 11

    ˈtʃæptər əˈlevən ˈtʃæptər ɪˈlevən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی آمریکایی حقوق فصل ۱۱ قانون ورشکستگی ایالات متحده، فصلی از قانون ورشکستگی که اجازه می‌دهد سازمان‌های ورشکسته طی فرایندهایی مجدداً سازماندهی شوند
    لغات تخصصی حقوق در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Everex is now under Chapter 11 protection.
    - شرکت «اِوِرِکس» اکنون تحت حمایت فصل ۱۱ قانون ورشکستگی است.
    - The debtor would have to pay some of his debt under Chapter 11 bankruptcy.
    - بدهکار باید بخشی از دیون خود را طبق فصل ۱۱ قانون ورشکستگی بپردازد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد chapter 11

    1. noun declaring bankruptcy
      Synonyms: bankruptcy, Chapter Eleven, Chapter XI, default, failure, insolvency, receivership

    ارجاع به لغت chapter 11

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «chapter 11» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chapter-11

    لغات نزدیک chapter 11

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار