امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chatterbox

ˈtʃæt̬ərbɑːks ˈtʃætəbɒks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    chatterboxes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
(آدم) پرحرف، وراج، روده‌دراز، پرگو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- My little sister is a real chatterbox at family gatherings.
- خواهر کوچکم در مجالس خانوادگی یک پرحرف واقعی است.
- She was labeled the class chatterbox for her constant talking.
- او را به‌خاطر صحبت‌های مداومش به‌عنوان وراج کلاس لقب دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chatterbox

  1. noun An obnoxious and foolish and loquacious talker
    Synonyms: magpie, blabbermouth, busybody, stream orchid, chatterer, clack, gossip, babbler, prater, giant helleborine, talkative, windbag, spouter, Epipactis gigantea, talkative person

ارجاع به لغت chatterbox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chatterbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chatterbox

لغات نزدیک chatterbox

پیشنهاد بهبود معانی