معنی check with به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

tʃɛk wɪð tʃɛk wɪð

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

مشورت کردن، صلاح‌دید کردن، هماهنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Before you sign the contract be sure to check with me.

- پیش‌از امضای قرارداد حتماً با من مشورت کن.

- Let me check with my parents if I can go to the party.

- اجازه دهید با پدر و مادرم مشورت کنم تا ببینم می‌توانم به مهمانی بروم.

phrasal verb

توافق داشتن، جور درآمدن، مطابقت داشتن

- Let me check with the team to see if our plans match up.

- اجازه دهید با تیم بررسی کنم تا ببینم آیا با برنامه‌های ما جور درمی‌آید یا خیر.

- His description checks with the photograph.

- شرح او با آن عکس مطابقت دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت check with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «check with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/check-with

لغات نزدیک check with

- check up (on)
- check up on
- check with
- checkbook
- checked

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند