امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cheerful

    ˈtʃɪrfl ˈtʃɪəfl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more cheerful

    • صفت عالی:

      most cheerful

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B1
    شاد، دلشاد، خرم، مسرور، سرزنده، زنده‌دل، بَشّاش، خوش‌روی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - She welcomed us cheerfully.
    - او با گشاده‌رویی به ما خوشامد گفت.
    - a cheerful room
    - اتاق دل‌باز
    - a cheerful helper
    - یاور مشتاق
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cheerful

    1. adjective happy
      Synonyms:
      happy glad cheerful merry joyful lively bright sunny jolly gay upbeat animated good-humored lighthearted chipper perky zippy sprightly enthusiastic vivacious peppy hopeful pleasant airy zippy sanguine optimistic in good spirits winsome blithe hearty buoyant good-natured jaunty contented bouncy up gladsome chirpy sparkling hilarious roseate rosy jocund full of pep in high spirits effervescent enlivening zappy zingy bucked sunny side up
      Antonyms:
      sad unhappy depressed gloomy serious melancholy heavy grave cheerless

    ارجاع به لغت cheerful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cheerful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheerful

    لغات نزدیک cheerful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی