معنی cheering به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtʃɪrɪŋ ˈtʃɪərɪŋ

آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

گذشته‌ی ساده:
cheered
شکل سوم:
cheered
سوم‌شخص مفرد:
cheers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شادی‌بخش، خوشحال‌کننده، روحیه‌بخش، شادی‌آور، نشاط‌آور، خوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- We received some cheering news.

- خبرهای خوشحال‌کننده‌ای دریافت کردیم.

- That's a cheering news.

- خبر خوشایندیه.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cheering

adjective encouraging

Synonyms: auspicious, bright, comforting, heartening, hopeful, promising, propitious

Antonyms: dejecting, depressing, discouraging, disheartening

ارجاع به لغت cheering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cheering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheering

لغات نزدیک cheering

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی