امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chicanery

ʃɪˈkeɪnəri ʃɪˈkeɪnəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
حیله‌بازی، ضد‌ونقیض‌گویی، مغالطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- This lawyer is a master of chicanery.
- این وکیل استاد مغلطه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chicanery

  1. noun deception, trickery
    Synonyms: artifice, cheating, chicane, deviousness, dishonesty, dodge, double-crossing, double-dealing, duplicity, feint, fourberie, fraud, furtiveness, gambit, hanky-panky, intrigue, machination, maneuver, plot, ploy, ruse, sharp practice, skullduggery, sophistry, stratagem, subterfuge, surreptitiousness, underhandedness, wiles
    Antonyms: forthrightness, honesty, truthfulness

ارجاع به لغت chicanery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chicanery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chicanery

لغات نزدیک chicanery

پیشنهاد بهبود معانی