امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chichi

ˈʃiːʃiː ˈʃiːʃiː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: chi-chi

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
خودنمایی، ظاهرسازی، تصنع، تظاهر، خودنما (شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Her constant use of French phrases was nothing more than chichi.
- استفاده‌ی مداوم او از عبارات فرانسوی چیزی بیش از خودنمایی نبود.
- I hate your chichi.
- از ظاهرسازی‌ات متنفرم.
adjective noun
پرزرق‌وبرق، شیک
- a chi-chi dress
- یک لباس پرزرق‌وبرق
- a chichi nightclub
- کلوب شبانه‌ی شیک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chichi

  1. noun Elegance by virtue of being fashionable
    Synonyms: chic, chicness, modishness, smartness, ultrasmart, stylishness, swank, last-word
  2. adjective
    Synonyms: arty, flamboyant, frilly, grandiose, pompous, pretentious, showy, dandiacal, splashy, dandyish, ultrafashionable, ultrastylish

ارجاع به لغت chichi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chichi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chichi

لغات نزدیک chichi

پیشنهاد بهبود معانی