امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Chicken Feed

    American: ˈt͡ʃɪkənˈfiːd British: ˈt͡ʃɪkɪnfiːd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun phrase
    (عامیانه) مبلغ ناچیز، غذای جوجه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد chicken feed

    1. noun small amount of money
      Synonyms: Mickey Mouse, chump change, coins, nickels and dimes, nickles and dimes, paltry sum, peanuts, peanuts, pin money, pittance, pocket money, small amount, small amount of money, small change, small potatoes, small potatoes, spending money

    ارجاع به لغت chicken feed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «chicken feed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chicken feed

    لغات نزدیک chicken feed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک