امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chortle

ˈtʃɔːrtl ˈtʃɔːtl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    chortled
  • شکل سوم:

    chortled
  • سوم‌شخص مفرد:

    chortles
  • وجه وصفی حال:

    chortling
  • شکل جمع:

    chortles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
صدای خورخور یا خنده، سرود و تسبیح خواندن، مناجات کردن، صدای خرخرکردن، صدای خرناس کردن، خندیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He gave a chortle and counted the money.
- او خرخنده‌ای کرد و پول‌ها را شمرد.
- the donkey chortled and became lively with laughter
- خر بخندید و شد از قهقهه چست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chortle

  1. verb laugh gleefully
    Synonyms: cackle, chuckle, crow, giggle, guffaw, hee-haw, snicker, sniggle, snort, teehee, titter

ارجاع به لغت chortle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chortle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chortle

لغات نزدیک chortle

پیشنهاد بهبود معانی