امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    CIA

    ˌsiː aɪ ˈeɪ ˌsiː aɪ ˈeɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    CIA مخفف عبارت Central Intelligence Agency است.

    این لغت به شکل the CIA نیز نوشته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation noun uncountable
    سازمان سیا، آژانس مرکزی اطلاعات (سازمان اطلاعاتی و غیرنظامی ایالات متحده‌ی آمریکا که بر حوزه‌ی برون‌مرزی متمرکز است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The CIA has been involved in numerous international operations.
    - سازمان سیا در عملیات‌های بین‌المللی متعددی شرکت داشته است.
    - The CIA has a reputation for conducting secretive operations around the world.
    - آژانس مرکزی اطلاعات به انجام عملیات‌های مخفیانه در سراسر جهان شهرت دارد.
    - The CIA is a government agency responsible for gathering intelligence.
    - سیا یک سازمان دولتی است که مسئول جمع‌آوری اطلاعات است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد CIA

    1. noun An independent agency of the United States government responsible for collecting and coordinating intelligence and counterintelligence activities abroad in the national interest; headed by the Director of Central Intelligence under the supervision of the President and National Security Council
      Synonyms: central intelligence agency

    ارجاع به لغت CIA

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «CIA» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cia

    لغات نزدیک CIA

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی