امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cicada

    sɪˈkeɪdə səˈkɑːdə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از harvest fly به‌ جای cicada استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    حشره‌شناسی زنجره، زله، جیرجیرک دشتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - I saw a cicada on the tree branch.
    - روی شاخه‌ی درخت جیرجیرک دشتی دیدم.
    - The sound of cicadas filled the air.
    - صدای زنجره فضا را پر کرده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cicada

    1. noun Stout-bodied insect with large membranous wings; male has drum-like organs for producing a high-pitched drone
      Synonyms: cicala

    ارجاع به لغت cicada

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cicada» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cicada

    لغات نزدیک cicada

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی