امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Civilian

səˈvɪljən səˈvɪljən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    civilians

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2
غیرنظامی، کشوری، شخصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- civilian clothing
- لباس شخصی
- Civilian casualties were heavy.
- تلفات غیرنظامیان سنگین بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد civilian

  1. adjective nonmilitary
    Synonyms: noncombatant, noncombative, nonmilitant, not in armed forces, pacificist, private, unhostile
    Antonyms: military
  2. noun nonmilitary person
    Synonyms: citizen, civ, civvie, commoner, noncombatant, private citizen, subject

ارجاع به لغت civilian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «civilian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/civilian

لغات نزدیک civilian

پیشنهاد بهبود معانی