Classified Advertising
ˈklæsəˌfaɪdˈædvərˌtaɪzɪŋ
ˈklæsɪfaɪdˈædvətaɪzɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
توضیحات
شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: classified advertisement و classified ad
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
(در مجله و روزنامه و غیره به‌طورِ طبقه‌بندی‌شده) آگهی‌نامه، صفحه‌ی نیازمندی‌ها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- هر ماه بیش از ۳۰ میلیون آگهیِ طبقه‌بندی‌شده در سایت «کریگزلیست» درج می‌شود.
- در این روزنامه، بخش گسترده‌ای به صفحه‌ی نیازمندی‌ها اختصاص یافته است.
مترادف و متضاد classified advertising
-
noun small magazine or newspaper advertisementSynonyms: classified advertisement, classified ad, classifieds, personal ad, want ad
ارجاع به لغت classified advertising
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «classified advertising» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/classified-advertising
لغات نزدیک classified advertising
- - classification
- - classified
- - classified advertising
- - classify
- - classiness