امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clean-cut

kliːnˈkʌt kliːnˈkʌt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
دارای لبه‌های صاف و واضح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
adjective
خوش‌ساخت، خوش‌ریخت
adjective
واضح، روشن و آشکار، آسان فهم
adjective
تمیز و خوش‌پوش، آراسته
- He is a clean-cut young fellow.
- او مرد جوان و آراسته‌ای است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clean-cut

  1. adjective neat, clearly outlined
    Synonyms: categorical, chiseled, clear, definite, definitive, etched, explicit, express, sharp, specific, unambiguous, well-defined
    Antonyms: ruffled

ارجاع به لغت clean-cut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clean-cut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clean-cut

لغات نزدیک clean-cut

پیشنهاد بهبود معانی