امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clipping

ˈklɪpɪŋ ˈklɪpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    clipped
  • شکل سوم:

    clipped
  • سوم‌شخص مفرد:

    clips
  • شکل جمع:

    clippings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
چیدن، تکه چیده شده، عمل کوتاه کردن (مثل مو)، اختصار(مخصوصاً از آخر)، (در جمع) اخبار قیچی‌شده از روزنامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- hair clippings
- موهای بریده، بریده‌های مو
- nail clippings
- ناخن بریده، تراشه‌های ناخن
- He had pasted newspaper clippings on his office door.
- روی در اتاقش بریده‌های جراید را چسبانده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clipping

  1. noun excerpt
    Synonyms: cutting, piece, part

ارجاع به لغت clipping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clipping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clipping

لغات نزدیک clipping

پیشنهاد بهبود معانی