امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cloistered

ˈklɔɪstɚd ˈklɔɪstəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    cloisters
  • وجه وصفی حال:

    cloistering

معنی

adjective
منزوی، گوشه‌نشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cloistered

  1. adjective Secluded
    Synonyms: secluded, sequestered, isolated, recluse, withdrawn, sheltered, alone, confined, hermitic, cloistral, reclusive, conventual, shielded, claustral, solitary, monastic, monastical, monasterial
    Antonyms: unsecluded, open, free
  2. verb To put into solitude
    Synonyms: sequestrated, sequestered, secluded

ارجاع به لغت cloistered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cloistered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cloistered

لغات نزدیک cloistered

پیشنهاد بهبود معانی