امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Closed

kloʊzd kləʊzd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    closes
  • وجه وصفی حال:

    closing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1
بسته، مسدود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
محصور، مسدود، محرمانه، بسته، ممنوع‌الورود
- a closed gate
- دروازه‌ی بسته
- a closed wagon
- واگن دارای طاق و دیوار
- a closed economic system
- نظام اقتصادی بسته
- a closed mind
- فکر بسته، مغز متحجر
- a closed decision
- تصمیم بی‌چون و چرا
- a closed club
- باشگاهی که عضو شدن در آن مشکل است
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد closed

  1. adjective shut, out of service
    Synonyms: bankrupt, dark, fastened, folded, gone fishing, locked, not open, out of business, out of order, padlocked, sealed, shut down
    Antonyms: in business, open, running, working
  2. adjective finished, terminated
    Synonyms: concluded, decided, ended, final, over, resolved, settled
    Antonyms: beginning, continuing, open, started, starting, unsettled
  3. adjective exclusive, independent
    Synonyms: restricted, self-centered, self-contained, self-sufficient, self-sufficing, self-supported, self-supporting, self-sustained, self-sustaining
    Antonyms: open, welcoming

لغات هم‌خانواده closed

ارجاع به لغت closed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «closed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/closed

لغات نزدیک closed

پیشنهاد بهبود معانی