معنی clubby به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈklʌbi British: ˈklʌbi

معنی‌ها

adjective

(عامیانه) کسی که خیلی در باغ سبز نشان می‌دهد، (بیش از حد) معاشرتی، خوش‌برخورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

adjective

(عامیانه) (مانند برخی انجمن‌ها و جرگه‌ها) اختصاصی، بسته (یعنی شرایط عضویت آن سخت است)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clubby

adjective Effusively sociable

Synonyms: clubbish
adjective Befitting or characteristic of those who incline to social exclusiveness and who rebuff the advances of people considered inferior

Synonyms: clannish, cliquish, snobbish, snobby

ارجاع به لغت clubby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «clubby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clubby

لغات نزدیک clubby

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند