امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Co

koʊ koʊ kəʊ kəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
پیشوند به معنی با و باهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Co) کبالت، عنصر کبالت (نماد شیمیایی عنصر Cobalt)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد co

  1. A hard ferromagnetic silver-white bivalent or trivalent metallic element; a trace element in plant and animal nutrition
    Synonyms: cobalt, carbon-monoxide, atomic number 27, carbon monoxide gas
  2. noun A state in west central United States in the Rocky Mountains
    Synonyms: colorado, centennial-state
  3. noun One who refuses to serve in the armed forces on grounds of conscience
    Synonyms: conscientious objector

ارجاع به لغت co

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «co» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/co

لغات نزدیک co

پیشنهاد بهبود معانی