امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Coagulant

    koʊˈæɡjələnt kəʊˈæɡjʊlənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      coagulants

    معنی

    noun
    بستینه، ماده‌ای که آبگونه را نیمه منعقد می‌کند ، انعقادگر، انبستگر، هم‌بستگر، بندآور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد coagulant

    1. noun An agent that produces coagulation
      Synonyms: coagulator

    ارجاع به لغت coagulant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «coagulant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coagulant

    لغات نزدیک coagulant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return