گذشتهی ساده:
coastedشکل سوم:
coastedسومشخص مفرد:
coastsوجه وصفی حال:
coastingشکل جمع:
coastsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کران تا کران، از یک سو به سوی دیگر (کشور)
در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل
(امریکا - عامیانه) کرانهی غربی (یعنی سواحل کالیفرنیا و اورگان و واشنگتن)
(مجازی) راه باز است، خطری در میان نیست.
کار روبهراه است، مشکلی نیست، کسی مزاحم نیست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coast» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coast