معنی cocktail به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈkɑːkteɪl ˈkɒkteɪl

معنی و نمونه‌جمله

noun countable

نوشابه‌ای مرکب از چند نوشابه دیگر، مهمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- fruit cocktail

- پیش‌خوراک میوه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cocktail

noun

Synonyms: aperitif, appetizer, beverage, boilermaker, daiquiri, drink, gimlet, highball, horse, manhattan, margarita, martini, pina-colada, pink lady, sidecar, stinger, wine

ارجاع به لغت cocktail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cocktail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cocktail

لغات نزدیک cocktail

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return