امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cold Front

koʊldˈfrənt kəʊldfrʌnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
آب‌و‌هوا جبهه‌ی هوای سرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cold front

  1. noun advancing front of colder air
    Synonyms: cold sector, cold snap, cold spell, cold wave, polar front, snap, squall line

ارجاع به لغت cold front

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cold front» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cold-front

لغات نزدیک cold front

پیشنهاد بهبود معانی